چند نوع کودک درون داریم؟
کودک درون کودکی است که در همه ما وجود دارد
بخشی از ماست که گاهی ناسازگاره،گاهی بازی می کند گاهی شوخی می کند
گاهی گریه وگاهی شاید هیچ منطقی دور برش نباشد
فرزند درونیتان بخشی از شخصیت شماست که احساسات به کودک
درونی تان گره خورده.شادابی و سرزندگی و نشاط همه این ها وابسته کورک درون می باشد.
آیا همه کودک درون دارند؟
همه کودک درون دارند ولی همه با کودک درون شان در ارتباط نیستند
اکثر اتفاقاتی که برای ما می افتد ریشه در کودک درونمان دارد
باید این بخش از درون مان را بشناسیم و با ان ارتباط بگیریم
کودک درون آسیب دیده
اگر روان فرد در کودکی های آسیب دیده و دچار زخم هایی شده باشد،
والدین نیز از آن غفلت کرده و برای بهبودی زخم هایش اقدام نکنند،
این آسیب در روح او جا خوش کرده و به بزرگسالی انتقال می یابد.
آشنایی با کودک درون
روانشناس معروف اریک برن اولین فردی بود که متوجه شد که
همه انسان ها سه بخش کودک،والد و بالغ دارند
متاسفانه جامعه انتظار دارند با افزایش سن کودک درون
را پشت سر بگذاریم و دوران پختگی و بلوغ را بگذرانیم
اما نادیده گرفتن این بخش وجودی منجر به تجربه یک زندگی خشک و غیر خلاقانه میشود.
روانشناسان معتقدند افراد با بازیابی بخش کودک درون در حقیقت میتوانند
انعطاف پذیری روان ما و هیجانات ما وابسته به بخش کودک درون است
اگر اختلالاتی مانند اضطراب ،افسردگی و …را دچار شدین به بخش والد سختگیر روان مربوط است
انواع کودک درون چیست؟
۳ نوع وجود دارد.
طبیعی، سازگار و پرخاشگر که در ادامه توضیح خواهیم داد
کودک درون طبیعی
اگر والد زمانی که کودک به او نیاز داشته در دسترسش بوده باشد
ونیاز هایش را پاسخ داده باشد کودک درونی به صورت طبیعی شکل می گیرد.
که دو سال اول والد باید در دسترس کودک باشد
وقتی کودک به سن 3سالگی برسد می تواند به طور موقت از مادر دور باشد
اگر خاطرات ارام بخشی در ذهنش وجود داشته باشد
کودک درون سازگار
کودک درون سازگار خیلی هم خوب نیست چون تحت کنترل دیگران
و مطابق با ارزش ها وقوانین ان ها زندگی می کند
کودک سازگار در حال انجام چیزی است که والدینش و اطرافیان
در اجتماع همه چیز را بهشان دیکته کرده اند
تنها هدف کودک سازگار کسب رضایت و تائید دیگران است.
این افراد وقتی بزرگ می شوند ممکن است احساساتشان را نشان ندهند یا ان را پنهان می کند یا برعکس نشان می دهند
این افراد خشم خود را فرو می برند همین باعث می شود بیماری های جسمی و یا عصبی دچار شوند
کودک درون سازگار کاملا طبق قوانین پیش می رود
با قاشق غذا خوردن، سلام کردن، به تنهایی دستشویی رفتن، احترام به حقوق دیگران و …
همه این ها از ویژگی های کودک سازگار است.
اما نباید آن را از تعادل خارج کنیم.
از طرفی سازگاری طولانی مدت می تواند منجر به خشم وپرخاشگری شود
کودک درون پرخاشگر
این رفتار کودک هم وابسته به والدین است اگروالدین جوری رفتار کنند که کودک
متوجه شود می تواند با لجبازی و جیغ زدن به خواسته هایش برسد
خشم کودک پرخاشگر بیشتر جنبه تخلیه دارد.در موقیت های مدرسه
،خانه، مهمانی بر علیه قوانینی که به تصورش غلط است حرص و عصبانیتش را خالی می کند
کودک پرخاشگر بر عکس کودک سازگار به خاطر فشار والدین سعی میکند
دقیقا کاری را انجام دهد که به آن گفتند انجام نده و نکن و تا آن جایی که میتواند
تمام انرژی خودش را میگذارد تا برعکس آن چه گفته شده عمل کند.
همان کودک پرخاشگر زمانی که بزرگ می شود
میبیینم که طرف مقابل با منطق صحبت می کند اما کودک پرخاشگر با گریه کردن و لوس بازی بازی را به نفع خودش تمام می کند
چون در کودکی یاد گرفته با لجبازی و دادبیداد می تواند به خواسته هایش برسد
دیدگاهتان را بنویسید